آنچه بر من گذشت

زندگینامه‌ی من ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

آنچه بر من گذشت

زندگینامه‌ی من ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

آنچه بر من گذشت 5

پست 5 : به نام خدای آفریننده ی آدمی. مادرم کیست؟ مادرم حاجیه مُلّازهرا آفاقی دارابی فرزند مرحوم آشیخ باقر آفاقی دارابی و مرحومه سیده زینب صالحی دارابی ست. آموزگار قرآن بود و مکتب خانۀ خانگی داشت و ذاکرۀ اهلبیت عصمت و طهارت _علیهم السّلام_در محافل مذهبی روستای دارابکلا بود. در میان اقوام و بیت مان مشهور بود به مُلّا زهرا. اول شجرۀ پدری اش را و در قسمت بعدی شجره ی مادری اش را می نویسم تا تبارشناسی کرده باشم.

(در ضمن یکی از چند برنامه های مهم دامنه در آیندۀ نزدیک، تبارشناسی همۀ دارابکلایی هاست که در هفت محلّۀ دارابکلا ساکن اند. این سوژۀ مهم اجتماعی دامنه است که در حال تحقیق در اطراف آنم تا ارسال پست های مسلسل آن را بزودی آغاز کنم.)

جدّ بزرگِ مادرم بانو مُلّا زُبیده است. ملا زُبیده روحانی بود و سیوطی و حاشیه ملاعبدالله تدریس می کرد. فرزند یکی از فرزندان مشهور مُلا زبیده، شیخ موسی _پدربزرگ مادرم_ است. او نزد مادرش ملا زبیده سیوطی و حاشیه، دو درس مهم حوزه علمیه را آموخت. شیخ موسی چهار فرزندش را شیخ و روحانی کرد. به این ترتیب:

شیخ احمد آفاقی: فرزندانش مرحومه اُمّ کلثوم و مرحومه جمیله آفاقی دارابی _همسر مرحوم زکریا رمضان بالامحله_ .

شیخ اسماعیل آفاقی: فرزندانش مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ احمد آفاقی دارابی امام جماعت مسجد پایین محلّۀ دارابکلا و مرحومه زُبیده که در روستای مرزیت نکا زاغ مرز ساکن بود.

شیخ محمد آفاقی: فرزندانش حسن شهابی و مرحوم حاج محمود شهابی (پدر حاج خلیل و ابراهیم و علی و محمد و ... ) و مرحوم حسین شهابی( پدر باقر و اصغر و رضا و ....)

شیخ باقر آفاقی: فرزندانش مرحومه ملّا زهرا آفاقی دارابی (مادرم)، مهدی و شیخ موسی (دائی ام) که از 70 سال پیش تا اکنون _که در قم به همراه پدرم و سایر روحانیون دارابکلا در آن زمان در دوره ی قیام شهید نواب صَفوی، طلبگی می آموختند_ از سرنوشتش هیچ خبری نیست. دردی جانکاه بر دل مادر منتظر و چشم در راهم، که تا آخرین حد برادرش را ندید و رحلت نمود.

بنابراین ما از ناحیه ی  مادری، از نسل بانو ملا زبیده و فرزند روحانی اش شیخ موسی آفاقی هستیم که داستان آن در زیر مستند می شود.

در اینحا نکته ی مهمی را استناد می سازم. در 19 خرداد 1395 شخصی به اسم محمدرضا بلباسی فرزند آیة الله حاج شیخ علی اکبر بلباسی فیروزکوهی به دامنه متّصل شد و چند پیام نوشت که سر نخ های به ما داد که ما مشغول تحقیق بیشتر آنیم. وی وقتی به وبلاگ دامنه مراجعه می کند به اسامی آفاقی ها مثل مادرم، دائی ام و مرحوم حاج شیخ احمد آفاقی و پدربزرگ مان آشیخ باقر آفاقی در پست های متعدد دامنه برمی خورد؛ بلافاصلع مرحمت می کند و این اطلاعات مهم را به ما می رساند. که من فورا" اخوی ام شیخ وحدت را در جریان می گذارم و ایشان بر ملازبیده و شجره ی مان صحّه می گذارند و باقی قضایا که متعاقبا" می آورم. این هم از نعمت های وبلاگ دامنه در دنیای مَجازی ست که انسان ها و اقوام را به هم آشنا و قرین می نماید. جالب شد یرای مان داستان تبارمان.

دو متن های جناب محمدرضا بلباسی فیروزکوهی:

«سلام. در سال های دور در روستای آسور از توابع شهرستان فیروزکوه شخصی بنام شیخ موسی فرزند بانو ملا زبیده در این روستا زندگی می کرد که به ساری عزیمت نموده و نام خانوادگی خود را به آفاقی تغییر داده است پدر بزرگم شیخ باقر درس سیوطی را از ملا زبیده آموخت. می خواهم بدان این همان است؟ متشکرم. 19 خرداد 1395»

«سلام آقای دارابی. اینکه گفتید از دائیتان شصت سال است اطلاع ندارید یعنی در قم بوده و به یکباره ناپدید شده؟ علی ای حال شیخ موسای مد نظر ما حدود صد سال پیش باتفاق مادرش در آسور بوده آنها از طایفه احمدی بودند. لازم به توضیح است که آسور دارای چهار طایفه ۱_بلباسی که اصالتا کُرد میباشند ۲_بابکی که ترک بوده ۳_جورسرا هم مهاجر از جایی و ۴_ احمدی اصالتا" آسوریند که پسوند همه آنها آسور دارد. اینکه بتونید توضیح بیشتر رو از پیران طایفه احمدی بگیرید مطمئن نیستم ولی همه مطالبی که گفتم نقل قول از مرحوم والدم آیت اله فیروزکوهی بوده و حتی محل زندگیشان را به من نشان داده بود. پدر بزرگم شیخ باقر شاگرد مادرش بود. سیوطی  و حاشیه ملا عبداله می خواند. البته همانطور که می دانید خیلی از نوه ها هم نام پدربزرگ‌شان هستند و این شیخ موسای شما نوه اون باشه. این نکته فراموش کردم بگم که فرزندان شیخ موسی در ساری مقیم شدند. اما از اینکه در دارابکلا بودند مطمئن نیستم. در هر صورت از آشنایی شما خوشبختم از طریق «... ۰۹۳۷» می توانید به تلگرامم وصل شوید روز خوش. محمدرضا بلباسی. 19 خرداد 1395» وبلاگ  آسور اینجا»

من هم فورا" با مدیر محترم وبلاگ آسور جناب آقای محمدرضا بلباسی فرزند آیة الله در وبش مکتابتی نمودم و تبادلاتی برقرار ساختم و ... 

متن حاج مسلم شهابی (حاج خلیل)به قلم جناب حاج مسلم شهابی: «سلام جناب آقا ی طالبی. طاعات و عباداتتون قبول حق. در مورد مطالبی که نوشتید در پست ۲۸۰۵ یعنی شجره نامه و آیت الله بلباسی فیروزکوهی بنده چندین سالی هست که با یکی از بلباسی های مقیم ساری در تماس هستم و کل شجره نامه رو از ایشون گرفتم (آقای حاج محمد بلباسی). وایشون هم تایید کردند.

ضمن اینکه دایی ایشون که مسن تر بودند میگفتن که حتی از بزرگانشون شنیده بودند که بانو ملا زبیده فی البداهه شعر میگفتند و پسرش شیخ موسی مینوشتند و دارابکلا رو هم که انتخاب کردن و ماندگار شدند میگفتند که از مسافرت مشهد بر میگشته به شب بر میخوره و در اینجا شب میمونه بعد دید که جای خوبیه بر میگرده و با خانواده میاد دارابکلا.

خواستم عرض کنم که نمیدونستم شما از این مطالب و شجره نامه که در پست جدیدتان ۲۸۰۵ آوردین، اطلاعی ندارید وگرنه زودتر از اینها تقدیمتان میکردم  طاعات قبول و عصرتون بخیر.

پاسخ دامنه: به نام خدا. سلام به فامیل نجیب و دوست داشتنی ام، جناب حاج مسلم شهابی. خرسندم به فوریت، پست ۲۸۰۵ مرا در بارهٔ مادرم کیست در سلسله بحث آنچه بر دامنه گذشت، استشهادت را برام ارسال کردید. خوب است این نقل را آوردی. مرحوم حاج آقا آفاقی و حسن عمو شهابی هم که مطلع اید رفته بودند با بلباسی ها دیدار کردند و باقی قضایا. در ضمن مرحوم مادرم برای مان قضایا را نقل می کرد و در جریان بودیم اما استناد جناب بلباسی از آسور فیروزکوه برای مان مهم بود. اگر تو هم زودتر مرا در جریان می گذاشتی هنوز هم عالی تر می بوپد. ولی خوب خدا را شکر متن را به قلم خود مستند ساختی. جده مادرمان و پدرتان و کلا آفاقی ها، یعنی بانو ملا زبیده به پدربزرگ مرحوم آیة الله بلباسی آسوری فیروزکوهی هم سیوطی و حاشیه تدریس می کرد. سیوطی کلا کتاب منظوم در ادبیات عرب است که همین موجب گشت بانو ملازبیده در شعر مسلط باشد. بسیار ممنونم آقا مسلم.

مادرم مرحوم حاجیه مُلّا زهرا آفاقی دارابی. تهران. منزل دامنه. سال 1383

مرحوم مادرم ما را در این خونۀ محقّر ساده و بی آلایش روستایی، بزرگ کرد و پرورش داد و همۀ مان پیشش قرآن و قصّه های مهم می آموختیم. روحش شاد. دارابکلا. عکاس: جناب یک دوست. خرداد 1395

پدر و مادر دامنه. روح تان شاد ای ابوَین محبوب و دلسوز

توجه: رنگ سبر و صورتی در متن بلباسی اشاره به جدّ مادری من است


بخشی از متن جناب محمدرضا بلباسی در وبلاگش آسور: 

«علمای آسور

آسور طی سالهای گذشته علمای بزرگی در خود پرورانده است:

شیخ عبدالعظیم احمدی : پدر مرحوم شیخ علی احمدی که در جوار امامزادگان آسور آرمیده است.بسیاری از مبایعه نامه های قدیم به خط ومهر ایشان می باشد.

شیخ علی احمدی: از علمای معاصر

شیخ حسن احمدی: فرزند شیخ علی که هم دوره با آیت اله فیروزکوهی بودند و پس از گذراندن دوره مقدمات از حوزه علمیه خارج و به نظام پیوستند. نام خانوادگی خود را به شادنوش تغییر داده و بعدها به درجه سرهنگی نایل آمد.

شیخ عبدالجلیل فیروزکوهی: که در عصر ناصرالدین شاه میزیسته و مزارش درجوارامامزاده حمزه شهر ری می باشد.

شیخ علی:فرزند شیخ عبدالجلیل

شیخ تقی:نوه شیخ عبدالجلیل

شیخ باقر:پدر مرحوم حاج آقا فیروزکوهی.

ملا علی بابا فیروزکوهی: از علمای بنام دوره پایانی قاجار که در مراکز علمی تهران مشغول به تدریس بودند وتابستانها نیز در آسور، حوزه علمیه جورسرا را اداره می کردند. ایشان حافظ کل قرآن بودند. مزارشریفشان در  جوار امامزاده سلطان محمدرضا واقع در روستای زریمان است.

شیخ محمد تقی: فرزند میرزا ولی اله وعموی استاد محمدعلی.

شیخ موسیدر حکمت بسیار متبحربوده که بعدها در مازندران مقیم شدند و فرزندان ایشان با نام خانوادگی آفاقی مشهورند.

بانو ملا زبیده: مادر شیخ موسی که سیوطی و حاشیه تدریس می کرد.

شیخ محمد :جد مرحوم رمضان عباسی (بنا)

شیخ ابوالقاسم:که در تهران مقیم شدند.

ملا علی اکبر فیروزکوهی:جد آقایان مهجور و از علمای بزرگ  دوره قاجار که در منطقه ورامین مقلد زیادی داشتند. همچنین دارای تالیفات زیادی از جمله درباره نماز خصوصا سوره حمد هستند . آیت اله فیروزکوهی کتاب صلات ایشان را در کتابخانه نجف مشاهده نمودند. تربت پاکش در ابن بابویه شهر ری می باشد.

شیخ رمضان:داماد ملا علی اکبر

درباره برخی اسما و مکانها در آسور

آل مر: محل عبور جن به جهت تفکرات خرافی

آل سنگ: سنگ جنی همانند مورد قبل

پی امو: پی انبوه ،سلسله جبال البرز که پشت سر هم قرار گرفتند.

اسکنون: عکس نان در آنجاست یا روزی در آنجاست.

قزقانچاه : قزقان یا غزغان یا قزقون بزبان ترکی دیگ بزرگ مسی که بنا به اعتقادات گذشته در چاهی در خارج روستای اندریه مدفون است.

جورسرا: محله بالا ( به زبان مازندرانی جور به معنای بالا و جر به کسر جیم به معنی پائین همانند یور به معنی آنسوی رودخانه و یر به کسر یاء به معنی اینسوی رودخانه)

حوزه علمیه آسور: که در محله جورسرا واقع شده و در سالهای گذشته طلاب زیادی در آنجا مشغول تحصیل بودند.» (منیع اینجا)

نظرات 1 + ارسال نظر
عباسی 8 فروردین 1402 ساعت 06:52

سلام، خدا قوت، گفته می شود ،عباسی های آسور هم بلباس هستند که تغییر فامیلی دادند؟ توضیح بفرمایید.ممنون.

سلام جناب عباسی. بنده خبر ندارم. از مدیر وبلاگ آسور جویا شوید. ممنونم از حضورتان. پوزش دیر نظرتان را دیدم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد