آنچه بر من گذشت

زندگینامه‌ی من ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

آنچه بر من گذشت

زندگینامه‌ی من ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

خاطره‌ی جبهه: سلمانی صلواتی جبهه

به قلم دامنه: خاطرات جبهه:  به چه تکیه کنیم؟! ( ۱۰۶ ) به نام خدا. سلام. سلمانی صلواتی جبهه ازجمله جاهای قشنگی بود که رزمنده وقتی روی صندلی چوبی آن -که از صندوق مهمّات ساخته می‌شد- می‌نشست هم خاش‌خاشی‌اش می‌آمد و هم لذت یک آسایش نیم‌ساعته در نتیجه‌ی چندین روز خستگی را می‌چشید. پیش ما اما این حاج عباسعلی قلی‌زاده بود که با این‌که با او عضو گروه کمین شب بودیم، روزهایی خاص کنار همسنگران دیگر جمع می‌شدیم و او با شونه و قیچی که در ملزومات انفرادی خود همراه داشت، شروع می‌کرد موی سر ماها را سلمانی کردن؛ در عکسی که در زیر گذاشتم کاملا" معلوم است. آن روز، اول سرِ مرا اصلاح کرد. پیش از شروع، تن نمی‌دادم؛ چون به موی سرم خیلی حساس بودم. گفتم نه، مرا مارو می‌کنی! (در محل ما، به موی سر افرادی که شبیه چرخه‌ی پشم گوسفندان اصلاح شود که مثل مرزبندی شالیزار می‌شود، می‌گویند: مارو، یا کچّل‌مارو) گفت: نه ابراهیم، بشین حالا می‌بینی بهترین اصلاح را می‌کنم.

 

جبهه‌ی مریوان، بوریدر- چشمیدر. تابستان سال ۶۱

ایستاده از چپ: عباسعلی قلی‌زاد. قلی‌پور. بنده. چالپلی نکا

نشسته در حال اصلاح: حاج آقا اسماعیل قربانی میانگاله‌ی نکا

این دو نکایی بزرگوار هر دو از معتمدین مشهور محل‌شان

بودند و صاحب کوره‌ی آجرپزی. عکاس: آقاسیدکاظم صباغ دارابی

 

آق سیدکاظم هم تضمین کرد ابراهیم قبول کن، مارو نمی‌کند. آقا، بانو، نشستیم روی صندوق خالی مهمّات، که حکم صندلی را داشت و رویش پتویی بود و نرمی نرمی می‌نمود. آفتاب هم زده بود، صبح جمعه هم بود و پرندگان هم نغمه سر می‌دادند. وقتی سر و ریشم را (که اون زمان تازه پشم نوج زده بود و صورتم شبیه ریش‌کوسه‌ها بود) زد، آینه آورد (همان آینه‌ی مشهور و رایجی که پشتش عکس تمثال امام علی ع داشت و مصرع مولوی نوشته بود: "از علی آموز اخلاص عمل") دیدیم چه اصلاحی هم کرد، من که موهایم را همش چپ می‌گرفتم، طوری مرا مارو کرد که دیگر مویم نه چپ می‌رفت و نه راست. شونه را گرفتم مویم را اولین بار زدم بالایی! که آن زمان رسم بود هر کس مویش را بالایی می‌دهد یعنی عاشق شده است! اگر دقت کنید به موی سرم در عکس (پیراهن زرد برزیلی) دقیقاً معلوم است.

 

چه روزهای سخت ولی مزه‌داری بوده است در رزم. بی‌جهت نیست دین مبین خط مقاومت را برای مؤمنان صراط حق دانسته است و پیوست و ملحق به حضرت حق. برای مرد مؤمن و مبارز و خالص یعنی دوست قدیمی و همرزم‌مان حاج عباسعلی قلی‌زاده بلند یا به زمزمه صلوات که دیرزمانی‌ست از نزدیک ندیدمش. از نوشته‌های روزانه‌ام در هیئت رزمندگان اسلام داراب‌کلا.  سلمانی صلواتی جبهه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد